آرشآرش، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره

آرش زندگی مامان و بابا

تولد آرش

1391/10/5 16:47
نویسنده : مامان آرش
222 بازدید
اشتراک گذاری

آرش جان

در یک روز قشنگ تابستونی وقتی که من و بابایی هنوز خواب بودیم و در حالیکه هنوز 2هفته به اومدن تو مونده بود تو دیگه توی شکم مامانی خسته شده بودی و میخواستی که بیای بیرون.من و بابایی حسابی غافلگیر شدیم و آماده شدیم و رفتیم دنبال مامان جون و از اونجا رفتیم بیمارستان. ساعت 8 صبح بود که من توی بیمارستان بستری شدم و بعد از کلی درد و انتظار بالاخره ساعت ده و ده دقیقه ی شب تو بیمارستان گنجویان دزفول خدای مهربون زیباترین هدیه ی دنیا رو به من وبابایی داد و اون تو بودی آرش عزیزم. با شنیدن صدای گریه ی تو انگار تمام دنیا رو به من داده بودن و اون همه درد رو به یکباره فراموش کردم و با صدای بلند از خدای بزرگم بخاطر دادن تو و برای سالم بودن تو تشکر میکردم. وقتیکه عمه فریده(مامای تو) بند نافت رو برید و تو رو روی شکمم گذاشت صدای گریت که تمام بیمارستان رو گرفته بود به یکباره قطع شد و من غرق تماشای تو شدم و فقط به صورت قشنگ تو که اون لحظه حس کردم شبیه بابایی هستی نگاه میکردم. همه پشت در منتظر دیدن تو بودن بخصوص بابایی و مامان جون.

پسرم خوش آمدی به این دنیای شلوغ و پر هیاهو. امیدوارم خوشبخت و عاقبت بخیر بشی و من و بابایی بتونیم برای تو بهترین پدر و مادر دنیا باشیم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

خاله نسیم
3 آذر 91 19:22
عشق منی آرش خوشگلم
ninipics
23 آذر 91 11:46
با سلام و عرض ادب اگه مایلین از نوزاد در خواب شیرین شما یا بستگان شما عکس های خلاقانه و حرفه ای در محیط ارام منزل شما یا آتلیه عکاسی ما برای همیشه به یادگار باقی بماند، مقدمتان را برای بازدید از وب سایت خود به دیده می نهیم... www.ninipics.blogfa.com
مامی گلشید
2 دی 91 11:51
مرسی که بهمون سر زدی خاله جوووووووووووووووون

آرش رو بجای ما ببوس ... دو تا بوس آبدار که لپای خوشکلش خیس بشه